حمیدرضا یعقوبی – ونکوور
پری دریایی در افسانههای بسیاری از فرهنگهای جهان، از تمدن آشوریان تا بابل و یونان باستان وجود دارد. در بعضی افسانههای اروپایی آمده است که پری دریایی توانایی برآوردهکردن آرزوهای انسانها را دارد.
حوريان دريا را ديدهام كه برای يكديگر نغمهسرايی میكنند
گمان نمیبرم كه آنها برای من نغمهسرايی كنند،
من آنها را ديدهام كه سوار بر گردهٔ امواج رو به دريا تاختهاند
و زلفان سفيد امواج را كه به قفا برگشته، شانه زدهاند
در آن زمان كه باد میوزد و آب دريا را سپيد و سيهفام میكند
ما را در بستر خوابگاههای دريايی بیهيچ انديشه و خيالی
خواب در ربوده است
در كنار دختران دريا كه با پيچکهای دريايی سرخ و قهوهایرنگ خود را آراستهاند،
تا آن كه هياهوی اصوات انسانی ما را از خواب بيدار میكند و ما غرق میشويم.
و این لالایی یک پری دریاییست برای دریانوردی خفته، که در عشقش، به طراوت نسیم دریا، نغمهسرایی میکند.
گرچه پریان دریا، در افسانهها گاهی اوقات مهربان و خوشناماند، اما بهطور معمول پلید تصویر شدهاند، هدایایشان بدیمنی میآورد، اگر آزردهخاطر شوند، موجب بهپاشدن طوفان و سایر بلایا میشوند، بهطوریکه دیدن یکی از آنها در دریا، نشانهٔ غرقشدن کشتی بوده است. برخی چون لورلای رود راین، با خواندن آوازهای زیبا موجب جلب ماهیگیران و دریانوردان به دریا و غرقشدن آنها شده و بعضی مثل پری دریایی حکاکیشده در سکوی کلیسای «زنور» در «کورنوال» انگلستان، مردان جوان را میفریبند تا برای زیستن با آنان به اعماق دریا روند.
هانس کریستین اندرسن، در داستان محبوب پری دریایی کوچولو که آنرا در سال ۱۸۳۶ به رشتهٔ تحریر درآورد، دربارهٔ پریان دریایی اینگونه نقل میکند که آنها فراموش میکنند که انسانها نمیتوانند در زیر آبها نفس بکشند، حال آنکه بهعقیدهٔ برخی دیگر، آنها از روی کینه و دشمنی، انسانها را غرق میکنند.
Pink Martini – Lullaby (Ninna nanna)
lullaby of the sea
on the boat, in the middle of the sea
I speak but you don’t answer
you’re lost in your sleep
I’d like to cover you with kisses
but I don’t want to wake you up
So i just look at you
with this heart in love
how long do i have to wait
for having you tonight
with this full moon light
For how long do i have to dream
to tell you how much i love you
with this heart in my hands- but you
you dream here in the blue
lullaby of the sea
you’re as beautiful as the sea
sometimes calm, without crests
sometimes tempestuous
but you dream of something else
and who knows if you remember
that among the moon and the stars
i wait for you with open arms
how long do i have to wait
for having you tonight
with this full moon light
For how long do i have to dream
to tell you how much i love you
with this heart in my hands- but you
you dream here in the blue
lullaby, lullaby
lullaby,lullaby
چه افسانه جالبی است قصه پری دریایی.اما دراندیشه من پری دریایی عاشق می شود وعشق چشمانش را کور می کند واو به عاقبت کار نمی اندیشد..
در عرصه خداوند محال وجود ندارد محال فقط در ذهن بشر محال است و تا زمانی که آن را ندیده افسانه میخواندش و وقتی با آن روبرو میشود آن را عجایب مینامد